توضیحات
نه نمی توانم فراموشت کنم
زخمهای من بی حضور تو، از تسکین سرباز می زنند
بالهای من تکه تکه فرو می ریزند
بره های مسیح را می بینم، که به دنبالم می دوند
و نشان فولوت تو را می پرسند
نه نمی توانم فراموشت کنم
خیابانها بی حضور تو
راههای آشکار جهنمند
سلام، بیاید با هم بشینیم و پیاله ای شعر بنوشیم.
من و یک دنیا شعر با صدای بزرگان شعر و ادب اومدیم تا شمارو ببریم به یک دنیای پر از احساس سبز.
امروز شعر "نه،نمی توانم فراموشت کنم" با صدای شمس لنگرودی رو میشنویم.