هوشنگ گلشیری قطعا از بهترین نویسنده های ایرانی ست که می شناسم و کارهایش را خوانده ام. فضا و لحن و کلام خاص خودش را دارد . اما بیشترین چیزی که مرا جذب داستان هایش کرده است نثر فوق العاده جذابش است که انسان را با خود به درون داستان می کشاند. خلاصه ی یکی از داستان هایش را در این پادکست می شنویم.
ناتالیا گینزبورگ نویسنده ای ایتالیایی با نثری بسیار ساده و داستان ها و مقالاتی بسیار قوی. همین سادگی حرف هایش بود که اولین بار توجهم را جلب کرد. در مقالاتی که ازش سالهای پیش چاپ میشد . موضوعات اما متف...
ناتالیا گینزبورگ نویسنده ای ایتالیایی با نثری بسیا...
در این سری از پادکست ها خلاصه ای از داستان های جالب و هیجان انگیزی که خوانده ام تعریف خواهم کرد. سعی کرده ام از نویسندگان بزرگ و تاثیر گذار استفاده کنم و حتی اگر نویسنده ی چندان معروف یا محبوبی نبود...
در این سری از پادکست ها خلاصه ای از داستان های ج...
داستان تنهایی
نویسنده : زهرا سعیدزاده
لباسهایش را عوض کرد. از خانه خارج شد. سوار تاکسی نشد. همین طوری راه رفت و راه رفت به سوپر مارکتی رسید و همانجا ایستاد. فکر کرد برای چی تا اینجا آمده؟ کمی بیشتر ...
داستان تنهایی
نویسنده : زهرا سعیدزاده
لباسهایش ر...
داستان تگرگ
نویسنده: زهرا سعیدزاده
ظرفها که تمام شد، نگاهش به کف و دیوارهی چرب ظرفشویی افتاد. پس با همان اسکاچی که توی دستش بود محکم شروع به سابیدن آن کرد. یادش افتاد که او گفته بود:
«بهت قول نمی...
داستان تگرگ
نویسنده: زهرا سعیدزاده
ظرفها که تما...
سیرک وارد هر شهری که میشد، عنوان برنامههایش را مطرح میکرد و مسلماً مردم با دیدن تیتر درشتی که همهجا بهچشم میآمد، کمی بهتزده میشدند و دچار تردید برای رفتن یا نرفتن.
اولین نوشته و یا آن تیتر بز...
سیرک وارد هر شهری که میشد، عنوان برنامههایش را م...
پدر دیر کرده بود و من و مادر منتظرش بودیم. مادر اصرار کرد که من شام بخورم ولی من قبول نکردم. میدانست که قبول نمیکنم. من همیشه عادت داشتم کنار پدر بنشینم. هروقت هم که دیر میکرد با مادر منتظرش میش...
پدر دیر کرده بود و من و مادر منتظرش بودیم. مادر اص...