توضیحات
اولین بار که سوار اتوبوسدوطبقه شدیم را یادمان هست! چند سال پیش روی کاغذ آوردیمش و همانجا تصمیم گرفتیم اولینبارها را تا فرار نکردهاند، در داستانی، متنی، مقالهایی گرفتارشان کنیم، شروع شد: اولین بار که میدان آزادی را دیدیم، اولین بار که به استادیوم رفتیم، اولین بار که تنها به سینما عصرجدید رفتیم! اما یکچیز هنوز جا مانده بود: باید سریعتر قصهی اولین باری که فیلمهای مهم زندگیمان را دیدیم هم اسیر کاغذ میشد، و شد. حاصل، مجموعه داستانهایی است زیر عنوان "فیلم داستان" که هرماه برایتان مینویسیم و بلندبلند میخوانیم.
اینبار از خاطراتمان با فیلم "گربه روی شیروانی داغ" میگوییم.