توضیحات
▫️شمارهی بیستم | خنجرِ کُندِ کلمات
(خرداد 99)
▪️گفتن ندارد اما انگار کن همه فقط میگویند که عبور کنند. بروند سراغ جملهی بعدی. هیچ تعهدی روی حرفها نیست. هیچ. یعنی برای پا برجا بودن، به آن گیره های بند رخت بیشتر میشود اعتماد کرد تا حرف! حرف ، حرف ، حرف! مصالح زندگیمان شده! باهاش دیوار میسازیم و دور خودمان هی بلندترش میکنیم. راستش خیال میکنم حرفها اگر چه اعتبار ندارند اما وزن دارند... شده با شنیدن یک حرف، کمرت تا شود؟ روحت سنگین شود؟
▫️▫️▫️
متن: مهدی روزرخ (م.مسافر)
▫️▫️▫️
موسیقیهای استفاده شده:
〰️ She Waits for the Light - Salience of Line (بیکلام)
〰️ محاکمه در خیابان - رضا یزدانی
همراه با شعرخوانی خسرو شکیبایی از اشعار سیدعلی صالحی