توضیحات
"گل نرگس"
گلای نرگس و مریم یادته ،
که برات با هر بهونه می آوردم ،
و تو هر دفعه که از من می گرفتیش ،
همه ی شمیمش و یه جا میبردی تا نهایت مشامت ،
که پلی می شد به قلبت ،
و می رفت تا ته احساس لطیفت ،
و چشات و پر می کرد از نم بارون ،
یادته صدات می لرزید ،
یادته نگات می افتاد تو نگاه عاشق من ،
و لبات بوسه میزد بروی گلبرگ حریرش ،
یادته به من می گفتی ،
عاشق گلای نرگس ، عاشق مریم باغی ،
مست و مدهوش تموم غنچه هایی ،
وقتی گلها را می بویی ، هر چی غم داری میریزه،
و تو رو می بره تا اوج ستاره ،
و تو انگاری میفتی تو بهشتی که خدا آفریده
یادته گلدون رو میز ،
با گلای نرگس توش ،
چقدر شاهد خنده های ما بود ،
وقتی که فنجون چای و ما به هم تعارف می کردیم ،
وقتی که فارغ و بی غم ،
دور هم قصه می گفتیم ،
به تموم غصه هامون ،
از ته دل، نه می گفتیم ،
یادته با بوی نرگس ،
جای تو ، تو آغوشم بود ،
دل تو کنار قلبم ،
نفست هماغوشم بود ،
یادته گلای نرگس ،
عطرش و میزد تو سینه ،
و من و تو ، غرق بوسه ، و نگاه عاشقونه ،
اگه تو یادت نمیاد ،
همه تصویراش همینجاس ،
همه در پناه گریه م ، همه در لرزش دستاس
........گلای نرگس و مریم یادته ؟؟....
حمیدرضاهرندی
#شعر
#گلنرگس
@radio_istgah_shab
https://t.me/radio_istgah_shab