در این بخش، ابتدا داستان آریای آبی را با گویش شیرازی خواهیم شنید و در ادامه، یک شعرگونه با نام بوی شیراز را با هم میشنویم.
گوشۀ حیاط رو ایوون نِشِسته بودم. آخرین نسیم شهریوری شیراز درحال وزیدن بود و هوای گرم رو با بوی آبی که روی آجرنماهای دیوار پاشیده شده بود، قاطی میکِرد و به سروصورتّم میزد. یکیدو تا از زنهای خونواده با مامانم داشتن تدارک شام میدیدن. شیر آب تو حوض باز بود که پُر بشه...
نویسنده و گوینده: مهدی میرعظیمی
تیتراژ با صدای: نوید نیک
سایت های ما:
www.ketabeyek.com
www.radioyek.org
اولین نفر کامنت بزار
صبح زود رفتم که هم تصف...
داشتم بند کفش فوتبالیم میبستم که مامانم لقمه ن...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است