• 2 ماه پیش

  • 27

  • 01:13:40

شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد ۱۲۵

رواق / Ravaq
0
توضیحات

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۲۵

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن


شاهد آن نيست که مویی و ميانی دارد

بنده‌ی طلعت آن باش که آنی دارد


شيوه‌ی حور و پری گر چه (خوب و) لطيف است ولی

خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد


چشمه‌ی چشم مرا ای گل خندان درياب

که به اميد تو خوش آب روانی دارد


گوی خوبی که برد از تو که خورشيد آنجا

نه (نی)سواری‌ست که در دست عنانی دارد


دل‌نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی

آری آری سخن عشق نشانی دارد


خم ابروی تو در صنعت تيراندازی

برده از دست هر آن کس که کمانی دارد

(دست برده‌ست ز هر کس که کمانی دارد)


در ره عشق نشد کس به يقين محرم راز

هر کسی بر حَسَب فکر (فهم) گمانی دارد


با خرابات‌نشينان ز کرامات ملاف

هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد


مرغ زيرک نزند در چمنش پرده‌سرای

هر بهاری که به دنباله خزانی دارد

مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش

کلک ما نيز زبانی و بيانی دارد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads